حرف های جنجالی یک استقلالی درباره درویش، دخترش و رونالدو ، پرسپولیس از پیش بازنده بود!

به گزارش وبلاگ سروری کیا، مدیرعامل اسبق استقلال اظهارات جنجالی و متفاوتی را پیرامون استقبال باشگاه پرسپولیس و بعلاوه طرفداران از کریستیانو رونالدو مطرح نمود.

حرف های جنجالی یک استقلالی درباره درویش، دخترش و رونالدو ، پرسپولیس از پیش بازنده بود!

به گزارش وبلاگ سروری کیا، حضور اعضای تیم فوتبال النصر عربستان و کریستیانو رونالدو در ایران با حواشی و نقدها مختلفی همراه بود و در این بین امیرواعظ آشتیانی نیز یکی از منتقدان بود. مدیرعامل اسبق استقلال که نسبت به عملکرد رضا درویش نقد داشت، صحبت هایی جنجالی هم در مورد استقبال مردم از کریستیانو رونالدو مطرح نمود و آن را حاصل عدم فرهنگ سازی و استثمار دانست.

حضور النصر در ایران با حواشی زیادی همراه بود؛ از استقبال مدیران پرسپولیس از رونالدو تا اتفاقاتی که مقابل هتل رخ داد. شما درباره این مسائل چه نظری دارید؟

من خیلی درباره این مسائل صحبت کردم اما اگر بخواهیم به صورت کلی و منطقی نگاه کنیم، باید ببینیم سرمنشا این اتفاقات چیست؟ باید آسیب شناسی کنیم که چه موضوعی بستر این اتفاقات را فراهم می نماید؟ در هر صورت به راحتی نمی گردد جلوی مردم و نسل جوان را گرفت اما باید ببینیم ما کجا کوتاهی نموده ایم؟ واقعا در بخش فرهنگی و بسترهای فرهنگی نتوانستیم به درستی مسائل را منتقل کنیم. خود ورزش از ابزارهای بسیار توانمند برای بسترسازی فرهنگی در یک جامعه است اما باید بپذیرید که ما در چهار دهه اخیر در حوزه فرهنگی به ویژه در بخش ورزش نتوانستیم خوب عمل کنیم.

بخش های مختلف از جمله خود وزارت ورزش در این مسائل نقش داشتند. وزارت ورزش حوزه ای به نام معاونت فرهنگی دارد و کسانی که در این حوزه مسئولیت دارند باید گزارش بدهند در این سال ها چه کاری انجام دادند که امروز جوانان ما هیجانی تصمیم نگیرند؟ اعتقاد من این است که در این حوزه کم کاری شده است. ما ابزار این موضوع را در اختیار داشتیم اما نتوانستیم از آن بهره برداری کنیم و علتش هم این است که افراد کارآمد و مطلع در این جایگاه ها ننشسته اند که این مهم را به انتها برسانند؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم در حال حاضر ورزش در جهان ابزار سیاسی، مالی، فرهنگی و اجتماعی است و تمام جهان به خوبی از آن بهره برداری می نمایند اما ما یک نگاه زودگذر و هیجانی و مبتنی بر نتیجه به ورزش داریم و تا زمانی که این شرایط وجود دارد، شاهد این به هم ریختگی ها خواهیم بود.

تفکر مدیران ما، حرفه ای نیست. ضمن اینکه بعضی اصلا مدیر نیستند. یک مدیر حرفه ای و دوراندیش همواره سعی می نماید به گونه ای عمل کند که اعتبار و شخصیت سازمانش را ارتقا بدهد اما بعضی افراد اعتبارشان را از سازمان شان می گیرند. هر زمانی که یک سازمان اعتبارش را به صورت متقابل از مدیر و مدیر از سازمان گرفت، نشان می دهد آن سازمان، پویا و دارای اعتبار است.

نکته مهم اینکه آقای درویش علاوه بر اینکه استقبال عجیبی از رونالدو داشتند، واکنش جالبی هم به حضور دخترشان در این مراسم نشان دادند.

من در یک جمله بگویم آقای درویش اشتباه کرد و خوش سلیقگی نکرد. ایشان می توانست بهتر از این تصمیم بگیرد و رفتار کند. به اعتقاد من ایشان خودش فراوری حواشی کرد و بار روانی منفی روی تیم خودش گذاشت. من به عنوان کسی که اتفاقات را رصد می کردم، برداشتم این است که پرسپولیس پیش بازنده تلقی شد. مدیران دیگر باید از این اتفاقات تجربه بگیرند و به نوعی عمل نمایند که هم شان خودشان و هم شان سازمان یا باشگاه شان را محفوظ نگه دارند.

ای کاش آقای درویش یک نماینده ای از خودشان می فرستادند، نه اینکه خودشان به عنوان مدیرعامل باشگاه به استقبال بروند. این نشان می دهد ما در مجموعه مان پروتکل تعریف شده ای نداریم. رونالدو یا هر کسی که می خواهد باشد، اگر پروتکل تعریف شده ای وجود نداشته باشد، مشکل می گردد که باید چطور عمل کرد. اگر مدیرعامل باشگاه حریف هم با تیم شان آمده بود، طبیعی بود مدیرعامل پرسپولیس هم به استقبال برود اما اتفاقی که رخ داد، درست نبود و می توانست بهتر باشد. آقای درویش از دوستان ما است اما باید بپذیرد که تصمیم درستی نگرفت و باید از افراد مطلع تری مشورت می گرفت که حضور پیدا کند یا خیر. به هر جهت امیدوارم این برای مدیران دیگر تجربه گردد.

شما استقبال مردم از رونالدو را مربوط به عدم فرهنگ سازی می دانید اما این سوال ایجاد می گردد که مگر یک جوان ایرانی چندبار فرصت روبروه با اسطوره ای مثل رونالدو را دارد؟ چه بسا که این اتفاقات در کشورهای دیگر هم رخ می دهد.

ما باید هر رفتار احتمالا غلطی که در کشورهای دیگر دارند، انجام بدهیم؟ ما فرهنگ و ادبیات خاص خودمان را داریم. انتقاد من از این بُعد است که ای کاش به جای اسطوره های هیجانی که تاریخ مصرف شان در یک مدت تمام می گردد، این تعلیم را به جوان ها می دادیم که افراد علمی و اثرگذار جامعه را بشناسند. خوب است که بعضی از اندیشمندان و متفکران را هم به عنوان اسطوره به جوان ها معرفی کنیم؛ اتفاقا این دسته افراد ماندگار هستند. آقای رونالدو قابل احترام هستند اما اینها تاریخ مصرفی دارند که یک روز تمام می گردد اما متفکران و عالمان جامعه بسیار مهم هستند. باید فرهنگ سازی کنیم که هر فردی در جایگاه خودش مورد احترام قرار بگیرد و اینگونه نباشد که فکر جوان ها مستقیم به سمت مسی و رونالدو و .. . برود.

بازیکنانی نظیر رونالدو فقط برای یک دوره اسطوره هستند. نظر شخصی من این است که این شکل از فرهنگ اسطوره سازی، هدفمند است. وقتی می گوییم جهان به ورزش به عنوان یک ابزار سیاسی نگاه می نماید، همین است. اینکه جامعه ای به این سمت و سو برود که فقط درباره امثال رونالدو و مسی و ... صحبت گردد، یک مدل استثمار نوی فکری محسوب می گردد. من نمی گویم که هیجانات جوانی نادیده گرفته گردد اما اینکه ما کار فرهنگی را فراموش کنیم و نسل جوان را به سمتی نبریم که منطقی فکر کند، کار درستی نیست. من معروفیت امثال رونالدو و مسی و ... را نفی نمی کنم اما وقتی سرانجام می پذیرند، تمام شده است. شما بالاتر از پله و مارادونا و ... که ندارید اما همین ها هم وقتی دوران قهرمانی هایشان تمام می گردد، افول می نمایند و یک اسطوره تاریخی می شوند. صحبت من این است که اگر از یک جوان سوال کنیم موضوع نازایی در کشور را کدام دانشمند ما در ایران رفع کرد، بتواند به سرعت بگوید مرحوم کاظمی آشتیانی است.

من نمی گویم استقبال نگردد. همه چیز به جای خودش اما اینکه ما تحت تاثیر یک استثمار فکری که دیگران از بیرون راهنمایی می نمایند، قرار می گیریم، درست نیست. این موضوع برای همه ملت ها وجود دارد و اتفاقا برای کشورهای اروپایی و آمریکایی خیلی خوب است و آنها علاقمند هستند که جوان ها فکرشان به سمت دیگری برود و در مسیر علم و دانش حرکت ننمایند تا قشر خاصی از جامعه شان کل یک نظام را اداره و راهنمایی نمایند.

شما به عنوان یک مدیر فوتبالی باید بدانید که فوتبال چه جایگاهی برای جوان ها در همه جهان دارد. با این شرایط چرا باید اسطوره های فوتبال در مقایسه با افراد دیگری قرار بگیرند؟ این حوزه ها کاملا فرق دارد.

جایگاه فوتبال در بین مردم معین است و هیچ شکی نیست اما صحبت من این است که نباید رسانه های کشور را 48 ساعت درگیر ورود رونالدو کنیم. رونالدو آمده یک بازی بکند و برود. مگر من به فوتبال علاقمند نیستم؟ ما هم علاقمند هستیم و دوران جوانی مان هم مصادف با بکن باوئر و پله و ... بوده است. زمانی که پله به ایران آمد، رفتار مردم به چه شکل بود؟ من می خواهم بگویم ما در حوزه فرهنگی کوتاهی کردیم و باید آموزش می دادیم. اینکه استناد کنیم که در جهان این اتفاق رخ می دهد، پس اجتناب ناپذیر است، مثل توجیه بعضی از مربیان است که می گویند اگر دروازه بان حریف نبود و اگر توپ ما به تیر نمی خورد، بازی را می بردیم.

احتمالا افرادی هستند که بر خلاف من صحبت نمایند و این قابل احترام است اما اعتقاد من این است که باید روی جوان ها کار فرهنگی کنیم و بسترهایی را فراهم کنیم که هم نخبه های خودشان را بشناسند و به نخبه های علمی و ورزشی دیگر کشورها احترام بگذارند. من که نمی گویم نباید احترام گذاشت؛ این احترام ها سر جای خودش اما این رفتارها هم اشتباه است. رفتارها باعث شده که گزارشگر عربستانی در حین مسابقه نظرات خاصی در مورد چمن زمین فوتبال ما بدهد؛ اینها نشان دهنده این است که هم در بعد سخت افزاری با ضعف روبرو شده ایم و هم در بعد نرم افزاری و فرهنگی ناتوان بودیم.

همچنان نظر من این است که شما به عنوان یک فرد فوتبالی باید نظر متفاوتی داشته باشید. به هر حال مردم همه جهان با فوتبال و فوتبال با ستاره ها عجین شده اند...

وقتی ما می گوییم امروز ورزش در جهان هم اقتصاد است، هم مسائل فرهنگی است، هم سیاسی و هم اجتماعی، به همین علت است. آنها بلد هستند که چطور در این حوزه ها بهره برداری نمایند اما کسانی که در جهان اسطوره سازی می نمایند، می دانند چه کار نمایند که افکار عمومی جهان به سمتی برود که فقط اسطوره ها را بپرستید. تصور من این است که مدت ها است یک استثمار نرم و نو را ترویج می دهند تا بهره برداری سیاسی داشته باشند؛ تا زمانی که بهره برداری سیاسی نباشد، نمی توانند بهره برداری مالی نمایند. بنابراین بهره برداری سیاسی- فرهنگی می نمایند که بتوانند بهره برداری مالی داشته باشند و جوان های مردم را هم در یک مسیری در حوزه اسطوره سازی ببرند که هیجانی فکر نمایند تا در کشورهایشان هر قضاوتی را هیجانی انجام بدهند. آنها بلد هستند اما ما این مطلعی را نداریم که چگونه بهره برداری کنیم. موضوع بسیار پیچیده است.

من نمی خواهم بگویم نباید هیجان زدگی جوان ها را در نظر گرفت و حتی اگر اشتباه هم باشد، قابل احترام است اما چرا نباید به سمتی برویم که قشر قابل توجهی از جامعه را که می خواهند کشورهایشان را اداره نمایند، از هیجان زدگی زودگذر نجات بدهیم و به سمتی ببریم که عالمان خودشان را در حوزه های مختلف بشناسند؟ اینها باید در کنار هم باشد و تک بعدی نباشیم. اعتقاد من این است که ما نسل جوانی داریم که می توانیم بهره های خوبی از آنها ببریم و باید آنها را در مسیری راهنمایی کنیم که پیرامون خودشان را به خوبی تحلیل نمایند.

منبع: همشهری آنلاین

به "حرف های جنجالی یک استقلالی درباره درویش، دخترش و رونالدو ، پرسپولیس از پیش بازنده بود!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "حرف های جنجالی یک استقلالی درباره درویش، دخترش و رونالدو ، پرسپولیس از پیش بازنده بود!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید