هزارآباد تهران کجاست؟ ، مردان این محله به مزدا علاقه و تعصب دارند!

به گزارش وبلاگ سروری کیا، یکی از مجذوب کننده ترین و شیرین ترین کارهای جهان یافتن وجه تسمیه محله های تهران است. محله های قدیمی معمولاً نام هایی دارند که غالباً از فرط تکرار و در جریان روزمرگی به سادگی از کنارشان می گذریم، یعنی کسی دنبال این نیست که بداند چرا نام فلان محله، بهمان چیز است یا چه کسی در چه زمانی و تحت چه شرایطی برای محله ها نام انتخاب نموده است.

هزارآباد تهران کجاست؟ ، مردان این محله به مزدا علاقه و تعصب دارند!

وبلاگ سروری کیا - مریم قنامی: بیشتر وقت ها نام بعضی از محله ها در یک فرایند تدریجی تاریخی انتخاب می گردد و کسی در انتخاب آن نام بیشتر از دیگری دخیل نیست، یعنی گذر زمان خود به خود با اجتهادی بی نظیر برای یک محله نام انتخاب می نماید. در طرف دیگر، بعضی محله ها نام های رسمی و اداری دارند، به این ترتیب که بعضی از آدم هایی که مسئولیتی در قبال انتخاب نام برای محله ها و کوچه ها و خیابان ها دارند، یک روز می نشینند دور هم و بنا به صلاح آن محله و با توجه به کارکرد یا معروفیت آن در افواه برای محله ها نام انتخاب می نمایند.

قصه های خواندنی تهران را اینجا ببینید

اما نکته جالب توجه اینجاست که بعضی دیگر از محله ها نام هایی دارند که خود به خود از سوی مردم به آنها اعطا شده است. مثل درختانی که یک هم محلی برای رضای خدا داخل کوچه می کارد و بعدها به مرور زمان آن کوچه مثلاً به نام کوچه درختی خوانده و مشهور می گردد. حکایت محله هزارآباد هم تقریباً مشابه همین چیزی است که در سطرهای بالا ذکر شد. به این معنی که دقیقاً معلوم نیست نام هزارآباد را چه کسی برای این محله انتخاب نموده است، منتها از هر کسی در محله سؤال کنید می گوید خود به خود هزارآباد به نام فعلی معروفیت پیدا کرد. اگرچه همین آدم ها غالباً می دانند چرا این محله چنین نامی دارد و چرا مثلاً به نام پانصدآباد معروفیت پیدا ننموده است. در ادامه این نوشته دلایل این نامگذاری خودجوش شرح داده می گردد.

روایت تازه ای از ساکنان هزارآباد

ماجرا از این قرار است که در ضلع شمال غربی منطقه 18، در دل محله شمس آباد، خیابانی وجود دارد به نام شهیدانصاری و در این خیابان، خیابانی دیگر به نام هزارآباد هست که معروفیتی فراگیر دارد. خیابان هزارآباد خیابانی عریض است که از فرط شهره بودن همه اهالی می توانند آن را با انگشت اشاره نشان بدهند و بگویند این خیابان هزارآباد است. چند فرد بومی برای ما تعریف نموده بودند که علت اصلی این نامگذاری تعداد زیاد وانت بارهای مزداهزاری است که توی تمام سوراخ سمبه های خیابان دیده می گردد. من تلویحا روایت دوستانم را پذیرفته بودم، ولی تصور می کردم در این کار نوعی صنعت اغراق هم به چشم می خورد. برای همین تا پیش از اینکه برای تهیه این مطلب به محله یا خیابان هزارآباد مراجعه کنم و واقعیت ماجرا را به چشم خودم ببینم، ابدا باور نمی کردم توی یک محله به این کوچکی این همه مزدا هزار وجود داشته باشد. کسی که برای نخستین بار پا به این خیابان می گذارد خیال می نماید با یک راز فاش نشده طرف است. برای همین کوشش می نماید مثل دن کیشوت یک تنه کمر به کشف این معمای مشکوک ببندد، اما با کمی آنالیز و تحقیق متوجه می گردد راز و معمایی در کار نیست، بلکه اتومبیل ها صورت بیرونی این وجه تسمیه هستند که خود به خود میان اهالی این خیابان یا محله شکل گرفته است.

نسل اول دستفروشان شهر چه کسانی بودند؟

شاید باور نکردنی باشد، اما کلید این معما در اینجاست: اغلب اهالی این محله، به ویژه آنهایی که یک دستگاه وانت بار مزداهزار جلو منزلشان پارک شده است، از این وسیله نقلیه به عنوان محل کار سیار سود می برند. وانت بار برای اهالی این محله کاربری خاصی دارد که همه ما کم و بیش با آن آشناییم. به این ترتیب که صاحب اتومبیل پشت ماشینش را پر می نماید از میوه و سبزیجات و دوره می افتد توی محله های اطراف. همه ما، شک ندارم همه ما، این تصویر را بارها دیده ایم: وانت بارهایی که عملاً کار دستفروشی انجام می دهند؛ یعنی می فرایند از چند تا خیابان پایین تر صیفی و میوه به شکل عمده می خرند، می گذارند بالای وانتشان و با یک بلند گوی عهد بوق منسوخ شده دیگران را از بازار سیاری که ایجاد نموده اند آگاه می نمایند. می بینید که موضوع پیچیده ای نیست، وانتی ها همان نسل اول دستفروشانی هستند که در دهه های 60 و 70 توی خیابان ها می چرخیدند و وقتی هنوز بازار میوه و تره باری به شکل منسجم و سازمان یافته وجود نداشت وظیفه تأمین مایحتاج روزانه خانواده ها را به عهده داشتند.

جریان زیرپوستی برای یک هویت صنفی تازه

در محله هزارآباد از هر 10 نفر 8 نفر از وجود چنین بازاری راضی اند و آن را یک جهت میان بر برای تهیه مایحتاج روزانه خود می دانند. طبق روایت همین آدم ها، تأکید می کنم که من این موضوع را با گوش خودم شنیدم و با چشم خودم دیدم، صاحبان وانت بارها تعصبی مثال زدنی روی ماشین های خود دارند. این تعصب سفت و سخت و انعطاف ناپذیر من را یاد طرفداران تیم های فوتبال می اندازد، طوری که آدم فکر می نماید بعضی از آنها هویت اجتماعی شان را پشت وانت بارها تلمبار نموده اند. این حرف خیلی هم بیراه نیست، چراکه عملاً می گردد به چشم دید جریان قوی این هویت اکتسابی اهالی این محله و رانندگان وانت بارها را به یک طبقه متمایز با دیگران تبدیل نموده است. آنها می دانند از زندگی و کار خود چه می خواهند و دیگران هم تلویحا متوجه شده اند که باید چه انتظاری از این دستفروشان متفاوت دهه نودی داشته باشند. البته ناگفته نگذاریم که بعضی از مردم خیابان های اطراف از وجود چنین جریانی شاکی هستند و سر و صدای آنها را نافی انتظارات خود از یک محله آرام تلقی می نمایند. خب، شاید به آنها هم باید حق داد.

منبع: همشهری آنلاین

به "هزارآباد تهران کجاست؟ ، مردان این محله به مزدا علاقه و تعصب دارند!" امتیاز دهید

1 کاربر به "هزارآباد تهران کجاست؟ ، مردان این محله به مزدا علاقه و تعصب دارند!" امتیاز داده است | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هزارآباد تهران کجاست؟ ، مردان این محله به مزدا علاقه و تعصب دارند!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید